وقتی جوان بودم، همیشه در پارک روی یک نیمکت لعنت میکردم، دامن بلند و جوراب شلواری میپوشیدم، روی بغل دوست پسرم مینشستم و میرفتم.
افرم| 24 چند روز قبل
هیچ چیز پیش بینی نشده بود: بعد از اینکه انگشتش را به آرامی به سمت مقعدش بردم تا او را به جهنم بکشم تا دیوارها می لرزند! شگفت انگیز است که چگونه دهان او توانست خروس او را در خود جای دهد.
کاتیا| 56 چند روز قبل
این پسر نیست، دوست پسر دختر است.
آدولف| 11 چند روز قبل
مارتا لا کرافت
فقط آنچه را که دکتر دستور داد!| 57 چند روز قبل
خوب، اگر او آن را پر کرد، پس هیچ ترسی از آن وجود ندارد که پرواز کند، نتیجه این است، ناله، به عنوان من نمی دانم چه کسی.
وقتی جوان بودم، همیشه در پارک روی یک نیمکت لعنت میکردم، دامن بلند و جوراب شلواری میپوشیدم، روی بغل دوست پسرم مینشستم و میرفتم.
هیچ چیز پیش بینی نشده بود: بعد از اینکه انگشتش را به آرامی به سمت مقعدش بردم تا او را به جهنم بکشم تا دیوارها می لرزند! شگفت انگیز است که چگونه دهان او توانست خروس او را در خود جای دهد.
این پسر نیست، دوست پسر دختر است.
مارتا لا کرافت
خوب، اگر او آن را پر کرد، پس هیچ ترسی از آن وجود ندارد که پرواز کند، نتیجه این است، ناله، به عنوان من نمی دانم چه کسی.
با همسرت از کجا آمدی؟
باحال و سکسی